شعر دل

اشعارمنصورمصطفائی فر

شعر دل

اشعارمنصورمصطفائی فر

شعر دل

سروده های منصور مصطفائی فر

طبقه بندی موضوعی

در شهر عاشقی

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۴ ق.ظ

ما را به حال خویش رها کن که خسته ایم

زخمی ز تیر ناکسی و دلشکسته ایم

در شهر عاشقی همه با ما غریبه اند

زین رو به کوی عزلت خود خوش نشسته ایم

شاید که اشتباه عجیبی نموده ایم

دل بر وفای دلبر دل سنگ بسته ایم

پس داده ایم تقاص وفا را به بی کسی

تا اینکه جز تو از همه یکباره رسته ایم

با آن همه جفا و ریایی که دیده ایم

نشکسته ایم عهد و نه پیمان گسسته ایم

منصور گو که زین همه خورشید و آفتاب

دل را چگونه شد که به یک سایه بسته ایم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۲
منصور مصطفائی فر

نظرات  (۱)

سلام .من از شعر شما لذت بردم بهر حالگاهی حرف دل 
آهنگین بهتر بر دل مینشیند
پاسخ:
ممنون نظر لطف شماست.پیروز باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی