شاخه گلی روی مزار
چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۵ ب.ظ
بگذار زخم عاشقی بر دل بماند یادگار
دل را شکستی و کنون آن را به دست ما سپار
افتاده ام در بند غم کس نیست با من هم نفس
پس عاشق دیوانه ات جانا به حال خود گذار
بر دفتر دل نام تو با خط خوش بنوشته ام
من با مداد سادگی بر این خطا گشتم دچار
از درد هجران تلخ تر دانی چه باشد نازنین
هر لحظه یادت بودن و مردن ز درد انتظار
با این همه جور و جفا کز روزگارم دیده ام
گر دست من روزی رسد آرم دمار از روزگار
منصور بعد از مرگ خود چیزی نخواهد از تو جز
یک قطره اشک و فاتحه، شاخه گلی روی مزار
۹۴/۰۴/۰۳