شعر دل

اشعارمنصورمصطفائی فر

شعر دل

اشعارمنصورمصطفائی فر

شعر دل

سروده های منصور مصطفائی فر

طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با موضوع «اشعار فارسی» ثبت شده است

خواهم فراموشت کنم عمرم کفایت می‌کند؟

ای آنکه عشقت را دلم هر دم حکایت می کند

بیمار عشقت گشتم و درمان ندارد درد من

عشق تو در رگهای من دارد سرایت می کند

فرمان به قتل این دلم دادی و دیدم ناگهان

کاین دلبر دل سنگ ما راحت جنایت می کند

در کوچه باغ خاطره یاد تو آرامم کند

هر قطره اشک من ولی از تو شکایت می کند

گر بر سر قبرم شبی یک لحظه ای هم بگذری

منصور گوید سوی ما یارم عنایت می کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۱۴:۲۷
منصور مصطفائی فر

در این دنیا چرا هر کس نقابی از ریا دارد

به ظاهر با تو یک رنگ و  ولی باطن جدا دارد

اگر از عشق می گوید همه حرف است و بیهوده 

نکن باور تو عشقش را که قلبی بی وفا دارد 

بزن بشکن دل ما را فدای تار گیسویت

دل بیچاره ما هم برای خود خدا دارد

اگرچه روزگاری هم نرفته بر مراد ما

ولی ترسم از این عالم که هر روزش قضا دارد

ازای گنج شایانت بود دستم پر از خالی

ولی منصور هم قلبی پر از عشق و صفا دارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۴۲
منصور مصطفائی فر

چندی است دگر سایه ی تو بر سر ما نیست

رفتی تو ولی هجر تو در باور ما نیست

از بس که به یاد تو و عشق تو نوشتیم

نامی به جز از نام تو در دفتر ما نیست

ماییم که در دور فلک جز قدحی غم

چیز دگری بهر دل ساغر ما نیست

دین و دل ما بر سر عشق تو اگر رفت

تقصیر تو شد جرم دل کافر ما نیست

طوفان غمت آمد و کشتی دلم برد

غرقیم و به جز یاد تو کس یاور ما نیست

منصور به یاد تو چه بسیار غزل ها

گفتست ولی این غزل آخر ما نیست

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۲۳
منصور مصطفائی فر

زندگی شاید همان لحظه ی کوتاهی بود

کاین دلم در گرو روی چونان ماهی بود

کاش در عاقبت عشق میان من و تو

جز جدایی غم انگیز ز هم راهی بود

دل شکستی به چه جرمی؟که چرا عاشق بود؟

کار تو با دل من آخر خودخواهی بود

این دلم را تو نبین گشته گدای عشقت

یک زمانی دل من بهر خودش شاهی بود

بعد تو بر لب منصور به هر راز و نیاز

شادی و دلخوشی ات ورد سحرگاهی بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۲
منصور مصطفائی فر

چه کنم که جز صبوری ز من هیچ بر نیاید

به سر آید عمرم اما غم تو به سر نیاید

نفسم گرفته از بس پی عشق تو دویدم

نرسی به دادم ار تو رود و دگر نیاید

به میان جمعم اما دل من غریب و بی کس

چو بمیرم اشک سردی ز دو چشم تر نیاید

ز شب سیاه زلفت شده تیره تر شب من

به غمت گرفته ام خو به شبم سحر نیاید

پر و بال من ببستی نروم ز کویت اما

خودت همره غریبه شدی و خبر نیاید

تو ز آرزوی منصور و دلش خبر نداری

نکِشد به بر تو را جان ز تنش به در نیاید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۱
منصور مصطفائی فر

کمی شبیه به آن بغض کهنه ای هستم

که در گلوی عاشق دلشکسته بشکستم

هنوز کار بزرگی جز عاشقی بر تو

بلد نباشم و کاری نیاید از دستم

به آرزوی اینکه ز کار دل عقده بگشایم

دل از همه ببریدم چو بر تو دل بستم

ز آسمان چشم تو من اگر چه افتادم

ولی به انتظار طلوعی دوباره بنشستم

دلم گرفته ز دستت که بی وفا بودی

گسستی از من و اما من از تو نگسستم

برای مستی خود جام می نمی خواهم

که می نخورده من از چشم نرگست مستم

اگر بپرسی از احوال هر شب منصور

بگویمت که به یادت غریق اشک هستم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۱
منصور مصطفائی فر

گاهی به یاد عشق تو چشم دلم تر می کنم

غرق خیالت دست خود بر چانه لنگر می کنم

محو تماشایت شده مست از دو چشمت می شوم

بهر شراب عشق تو دل را چو ساغر می کنم

جز در خیالم روی تو گرچه ندیدم من ولی

زیبایی رخسار تو نادیده باور می کنم

تقدیر اگر روی خوشش بر ما نشان ندهد چه غم

رویای شیرینم تویی با عشق تو سر می کنم

منصور از آن روی چو گل دیگر نمی آرد سخن

من وصف بی پایان تو با شعر آخر می کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۹
منصور مصطفائی فر

هنوزم دوست می دارم به زیر نم نم باران

بگیرم دست یادت را خیالت را کنم مهمان

تمام لحظه هایم را کنم از عطر یادت پر

که شاید این دل ویران بگیرد اندکی سامان

کمی اشک و کمی باران کُند آرام قلبم را

ولی درد دلم بی تو ندارد نقطه ی پایان

تمام دردهایم را به سیل اشک خود شویم

به جز داغ غم عشقت به جز درد و غم هجران

شنیدم بُرده ای ما را ز یاد و خاطرت جانا

مثال عهد و پیمانت که رفت از یاد تو آسان

بریدی دل ز منصور و برفتی از بَرش اما

به سویش برنمی گردی ندارد وصل تو امکان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۰
منصور مصطفائی فر

کتاب لحظه های بی کسی نخستین مجموعه از سروده های منصور مصطفائی فر توسط انتشارات آرنا منتشر گردید

می توانید توسط یکی از روش های زیر کتاب را تهیه نمایید.


۱- واریز مبلغ 12000تومان (6500 تومان قیمت کتاب + 5500 هزینه پست پیشتاز) به شماره کارت 6037991807533215 بانک ملی ایران به نام منصور مصطفائی فر و یا شماره حساب سیبای 0216875637006 به نام منصور مصطفائی فر(قابل پرداخت در کلیه شعب بانک ملی) و پس از واریز وجه شماره 16 رقمی کارت و در صورت واریز از طریق فیش بانکی شماره قرمز رنگ فیش را همراه با آدرس کامل پستی ،کد پستی ده رقمی ،نام و نام خانوادگی و شماره تماس به صورت نظر خصوصی ذکر نمایید.


2- کتابفروشی اینترنتی فردا بوک


خرید اینترنتی کتاب لحظه های بی کسی


3- کتابفروشی بزرگ صفا

میدان انقلاب-روبروی سینما بهمن-بازارچه کتاب- طبقه زیر زمین-کتابفروشی صفا

تلفن:66978846-66978847


4- سایت شعر نو

http://www.shereno.com/book-611.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۸
منصور مصطفائی فر

بگذار زخم عاشقی بر دل بماند یادگار

دل را شکستی و کنون آن را به دست ما سپار

افتاده ام در بند غم کس نیست با من هم نفس

پس عاشق دیوانه ات جانا به حال خود گذار

بر دفتر دل نام تو با خط خوش بنوشته ام

من با مداد سادگی بر این خطا گشتم دچار

از درد هجران تلخ تر دانی چه باشد نازنین

هر لحظه یادت بودن و مردن ز درد انتظار

با این همه جور و جفا کز روزگارم دیده ام

گر دست من روزی رسد آرم دمار از روزگار

منصور بعد از مرگ خود چیزی نخواهد از تو جز

یک قطره اشک و فاتحه، شاخه گلی روی مزار 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۵
منصور مصطفائی فر