کاش می شد
شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴ ب.ظ
کاش می شد که تو را همچو خود از یاد برم
یا بمیرم ز غمت شهرت فرهاد برم
تار زلفت چو کمندی دل من کرد اسیر
من چه سان دل ز کمند سیه آزاد برم؟
کار معشوق جفا کردن و عاشق صبر است
گو از این جور و جفا من به که فریاد برم؟
چون به دریای نگاهت شده غرق این دل من
بر نجاتش صنما من به تو امداد برم
حرف((منصور))چو رفتی ز برش گشته چنین
کاش می شد که تو را همچو خود از یاد برم
۹۴/۰۳/۲۳